سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شیرین ترین رویا
صفحه اصلی وبلاگ
پارسی بلاگ
شناسنامه من
ایمیل من
من در یاهو
 RSS 
اوقات شرعی
سه شنبه 86 اسفند 21 ساعت 2:43 عصردر خاموشی نشسته ام خسته ام در هم شکسته ام

 

یه چند روزه خیلی دلم تنگه به حددی که باعث شد بین این همه مشغله و بعد از این همه غیبت بیام یه سر به وبلاگم بزنم

و این بار به گونه ای دیگر.. می خواهم بنویسم از دلم، خودم و همه چی.

خودم را آماده نوشتن می کنم ولی نمی دانم از کجا و چگونه. اصلا چه بگویم فقط میتوانم بگویم چه روزهای سردیست ای باد، ای طوفان سهمگین دست بردار تا به کی زوزه خواهی کشید و تا کی آباد را خراب خواهی کرد، اصلا چطور دلت می آید..

آآآآآآآه چه روزو روزگاریست. خدایا حرفهایم را می شنوی؟ منم.. همان بنده خطاکارت آیا چگونه سرم را در پیشگاهت بلند کنم چشمهایم را بسته ام تا گرد و خاک اذیتش نکند غافل از این که او کارش را انجام خواهد داد و همیشه می وزد حال دست من است که بایستم یا خودم را در دامنش رها کنم.

چه حرفهای بی درو پیکری.. کیست حرفهایم را گوش دهد؟

واقعا دلم تنگ است...

 


متن فوق توسط: شیرین نوشته شده است| نظرات دیگران ( نظر)

درباره خودم
شیرین ترین رویا
شیرین
لوگوی من
شیرین ترین رویا
لوگوی دوستان من

آهنگ وبلاگ من
اشتراک در خبرنامه